پدر:تنها تک چراغ زندگی. تو آن بودی که چون علی گونه با مشکلات زندگی
دست وپنجه نرم میکردی .تو آن بودی که با سخاوتمندی هایت خانوارهائی را از
فقر وبیچارگی رها میکردی چه خوش دارم که بدون هیچگونه ریاحی دست به
این امور خداپسندانه داشتی دلت دریای بیکران وجودت استقامت کوه، اثرت تابش
گرمای خورشید .تو بودی چونکه تو بودی عنوان میکنم که بهترین بودی.از تو
فهمیدم که:
پدر یعنی:ستیز کردن با بدیها. بامشکلات سخت کنار آمدن
پدر یعنی :تعصب در زندگی داشتن
پدر یعنی:بودن واثر بخشیدن
پدر یعنی:حامی بودن
پدر یعنی:جاده های زندگی را باشجاعت هموار کردن
پدر یعنی: امیدواری کردن
پدر یعنی: در حیات زندگی دادن ودر غیرحیات سایه به سایه همراه بودن
پدر یعنی:هدایت کردن
پدر یعنی:سخی بودن
پدر یعنی:یاری کردن
پدر یعنی :ناجی بودن و از خدا مددخواستن
بهترین ،پدر خوبم، عمری را گذراندم اما همچون تو نیافتم روحت قرین رحمت الهی.